معرفی کتاب وزن خوانی واژگانی(روش ابداعی)-نوشته ی ارشد طهماسبی
((حسین خان اسماعیل زاده که می رفتیم پیشش،اون وقت که نت نبود که،می گفت هر چی شیش و هشت هست بزن"بله و بله و بله دیگه"،یا دوضربی رو می گفت بزن"یکصد و بیس و پنج"))
البته این عبارات دقیق نیست چرا که مثلا استاد تهرانی نابغه ی ریتم و تمبک برای ادای جمله ی بله و بله و بله دیگه کلمه ی بله آخر را بیشتر از قبلی ها می کشیدند تا آن در ریتم جای دهند ولی روش ابداعی آقای طهماسبی در کتاب وزن خوانی این مشکلات را از بین برده است.در مثالی دیگر در کتاب "موسیقی ملّی ایران"نوشته ی دکتر داریوش صفوت و پروفسور نلی کارن که به زبان فرانسه است و خانم سوسن سلیم زاده آن را به فارسی برگردانده اند و کتابی بس گرانبهاست و جا دارد در بخش معرقی کتاب وبلاگ به طور جداگانه معرفی شود می خوانیم:
"روش دیگری نیز برای تعلیم ریتم هست که به ظاهر عامیانه و خنده دار است ولی اهمیت آن هم در همین جنبه ی آن است،زیرا منطبق است با یک قاعده ی روان شناسی آموزشی طبق ایت قاعده وقتی می خواهند فرمولی یا مطلبی به سرعت و بهطور پایدار به ذهن سپرده شود آن را با جمله ی کمیک(خنده دار)بیان می کنند و معتقدند هر چه مضحک تر باشد اثرش بیشتر است."سپس دکتر صفوت با ذکر چند مورد در همین خصوص که به گفته خودشان از حاج آقا محمدایرانی یاد گرفته اند ادامه می دهند که من به شکل خلاصه چند تا از آنها را در این جا می نویسم:
۱-فرمول پنج ضربی در قسمت اوج گرایلی شور:حاجی شده پیشاهنگ لنگالنگ
یا مثالی غیر ریتمیک که فرمول تحریر مخصوص رضوی در شور است:(عزیزم-یک دو سه چهار-عزیزم-می خواهیم بریم قم-می خواهیم بریم قم).{البته در کتاب مذکور عکس نت ها هم آورده شده است}
که در واقع هر کدام از هجاهای این جمله(تعریف هجا در پست آموزش عروض آورده شده است)،با توجه به کشش،هم ارز با نتی است با همان کشش.البته این که مثلا ما هجاهای بلند را چقدر بکشیم و اصولا هجاهای بلند را به چه کشش اختصاص دهیم موضوعات دقیقه ای استکه در روش ابداعی آقای طهماسبی بررسی شده است.توجه به مثال دیگری از کتاب دکتر صفوت خالی از لطف نیست:
"حاج آقا محمد می گفتند:یکی از استادان قدیم به شاگردی مبتدی ردیف یاد می داد.شاگرد جمله ای را که با مضراب دوتایکیویژه ای اجرا می شود را نمی توانست اجرا کند.این دوتایکی با دو مضراب راست و یک مضراب چپ اجرامی شود،با این ویژگی که مضراب راست دوم باید با آکسان(<) و مضراب چپ بسیار نرم و کم صدا باشد.بالاخره استاد چاره را در تندی و صلابت دید و به شاگرد گفت اول نت آن را یاد بگیر شاگرد پرسید یعنی چی؟استاد فرمود:بزن"گور بابایِ بابایِ بابات!!!".عجب که با این نت(!) شاگرد بلافاصله آن نوع مضراب دوتایکی را یاد گرفت و گفت"استاد کاشکی این نت را اول می گفتید!".ذکر این مثال ها نشان می دهد که از قدیم استادان سعی در معنی دار کردن ریتم ها داشته اند تا خواندن و زدن آنها برای شاگردان راحت تر باشد.یا مثلا برای تلفیق شعر و موسیقی از "اتانین"که الفاظی بی معنی برای فرموله کردن شعر و سوار آهنگ بر روی آن و برعکس استفاده کرده اند.استاد طهماسبی در این کتاب سعی دارد ریتم یک قطعه موسیقی را عینا هم ارز با عباراتی با معنی کند،یعنی بتوان عین کشش های یک قطعه با جزییاتش مثل قرار گرفتن کشش های مختلف با اختلاف ایقاعی مختلف در کنار هم خوانده شود که انصافا موفق هم بوده اند.ایشان در کتابشان ابتذا با تبیین یک سری مسائل عروضی و آموزش انواع هجا،به هر هجا یک کشش اختصاص داده سپس به معرفی انواع میزان می پردازد و بعد چند کلمه ی پایه را که در آنها همه ی هجاها و به تبع آن همه ی کشش ها وجود دارد انتخاب می کند که این کلمات پایه عبارتند از:
۱-بزدم
۲-زدم
۳-می زد
۴-نِی
۵-تار
۶-رباب
۷-راست
بعد از آن با آوردن مثال مختلف ریتمیک میزان های مختلف را با واژه های گفته شده وزن خوانی می کنند.در زیر عکسی از این کتاب که حاوی مثال های کلمه ای است می آورم و برای خواندن جزییات بیشتر خوانندگان محترم را به این کتاب ارجاع می دهم.
"اللّهم زدنی علما"
امیدوارم خوانندگان محترم بهره کافی را از این معرفی نامه ببرند و این کتاب در افزایش سطح علمی شان مفید واقع شود-فرهنگ رحیمی نژاد
قدر مجموعه ی گل مرغ سحر داند و بس
که نه هر کاو ورقی خواند معانی دانست